کد مطلب:254017 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:254

روش دعا و نیایش
از شیوه های زیبای تربیتی امام هادی(ع)، استفاده از ابزار دعا و راز و نیاز و آموزش آن به افراد برای هدایت آنان بود. دعا و نیایش را می توان گرایش روح آدمی به مبدأ هستی دانست كه به صورت تضرّع یا درخواست كمك یا كشف شهود عارفانه بروز می كند. نیایش یك حالت عرفانی است كه در آن وجود آدمی مجذوب خداوند می شود و امام هادی(ع) از این شیوه تربیتی برای اتصال و عروج انسان ها به سوی آستانه ربوبیّت، بهره می جستند. نقل است كه امام هادی(ع) شب هنگام، به سوی پروردگارشان روی می آوردند و شب را با حالت خشوع و خضوع به پایان می رساندند و بین پیشانی نورانی اش و زمین جز سنگریزه و خاك حائلی نبود و پیوسته این دعا را تكرار می كردند:

«الهی مُسیٌء قد وَرَدَ، و فقیرٌ قد قَصَدَ، لا تُخیِّبْ مسعاه و ارحَمهُ و اغفرلَه خَطاهُ...؛ [1] بار الها! گنهكاری بر تو وارد شده است و تهیدستی به سوی تو روی آورده است. تلاش او را بدون نتیجه مگردان و او را مورد عنایت و رحمت خویش قرار ده و از لغزش او درگذر».

امام هادی(ع) همواره به دوستان خویش سفارش می كرد كه از دعا و نیایش غفلت نكنند؛ زیرا دعا و نیایش آثار عجیبی در سعادت دنیوی و اخروی انسان دارد و بدین گونه آنان را با خدا آشنا می ساخت. اسحاق بن ابراهیم می گوید: روزی كه در خدمت امام هادی(ع) بودم، یكی از برادران ایمانی چنین عرض كرد: ای فرزند رسول خدا! به خانواده من این درد ملعون بسیار روی می آورد؟! حضرت فرمود: كدام درد؟ عرض كرد: دردسر. حضرت هادی(ع) فرمودند: یك كاسه آب بردار و بر آن این آیه شریفه را بخوان: (وَلَمْ یَرَ الّذینَ كَفَرُوا أَنّ السّماواتِ وَ اْلأَرْضَ كانَتا رَتْقًا فَفَتَقْناهُما وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلّ شَیْ ءٍ حَیّ أَفَلا یُؤْمِنُونَ)؛ سپس آن را بیاشام كه به خواست خدای سبحان زیان نخواهی دید». [2] .

راوندی چنین نقل می كند كه برخی از افراد به امام هادی(ع) نامه نوشتند و از صرعی كه كودك را می گرفت، به حضرت شكایت كردند. امام هادی(ع) فرمودند:

«اُكتُب فی وَرَقٌ وَعَلِّقهُ علیهِ، فَفَعَلَ، فَعُوفی بإذن الله و المكتوب هذا: بسم الله العلی العظیم الحلیم الكریم القدیم، الذَی لا یُزولُ أَََعوذُ بِعِزَّة الحَیَّ الَّذی لا یَمُوتُ مِن شَرِّ كُلِ حَیِّ یَموتُ؛ [3] این دعا را در ورقی بنویس و بر او آویزان كن. او انجام داد و فرزندش به خواست خدا شفا یافت و دعا این است: به نام خداوند والا مقام و بزرگ، بردبار و بخشنده و ازلی؛ آن كه همیشه هست. پنام می برم به عزتمندی خداوند زنده ای كه نمی میرد، از شر هر زنده ای كه می میرد».

علی بن محمد صیمری می گوید: با دختر جعفر بن محمود كاتب ازدواج كردم. او را آن چنان دوست داشتم كه بی نظیر بود. او فرزندی برایم نیاورد. خدمت امام هادی(ع) رسیدم و از نازا بودن او شكوه كردم. امام هادی (ع) تبسمی كرد و فرمود: انگشتری كه نگین آن فیروزه باشد، بگیر و بر آن چنین بنویس: (رَبّ ِ لا تَذَرْنی فَرْدًا وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثینَ)؛ «پروردگارا! مرا تنها مگذار و تو بهترین ارث برندگانی» می گوید: من به این دستور عمل كردم، یك سال نشده بود كه خداوند پسری به من داد». [4] .


[1] تاريخ دوران امام هادي (ع)، علي رفيعي، ص 18 و نقل ائمتنا، ج 2، ص 257.

[2] بحارالانوار، ج 95، ص 51، ح7.

[3] همان، ص 151، ح 12.

[4] همان، ج 95، ص 343، ح 1.